از دل نرود هر انکه از دیده برفت...
کاش اون لحظه ای که چشاشو واسه همیشه رو نفساش می بست.. عکس چشای بی قرارمن توی قاب چشاش می نشست
روزایی که بدون اون هیچ کسی رو ندارم... همه چی رو کم دارم...
روزایی که بدون اون غریبن...اصلا خورشید ندارن...
شبایی که بدون روی ماهش فقط سایه ی غم رو دارن...
کی میدونه؟!شاید ازمن رنجید که رفت(من که کاری نکردم!!!!!!!!!!!)
این سزای من نبود! منی که وقتی ارزوهام پر می گرفت...بودن وجود مهربونش اولین و آخرین خواسته ای بود که دست خدای مهربونو سخت می گرفت...
آرزوهام که از توشون پر زد و رفت رد پای مهربونش هیچ وقت از دلم نرفت...
حالا دلم شکسته...توشم یه دنیا غم نشسته..آخه اون که سنگ صبور غمام بود واسه همیشه پشت یه سنگ خیلی آروم نشسته..
خدا جونم همه میگن:از دل برود هر آنکه از دیده برفت
اما اونکه هیچ وقت با خاطره هاش از گوشه گوشه ی دل من که نرفت...!
ای کاش...!یه کم دست اجل مهلت می داد حالا حالا ها دستامو از دستش رد نمی داد...!!!!!!!
ای کاش.............!
یاد همه ی سفر کرده ها بخیر...(مادرم یادت بخیر)
شادی روحشون همین حالا یه فاتحه بخونین